*247* شکست سکوت
تو را مییابم
در سطل خاکروبهها
و من مردارخوارم شاید
که تو را مییابم در سطل خاکروبهها
و حرفی برای گفتن هست
در لابلای سکوت زبالهها
و کلامی برمیخیزد گاه گاه
بی آن که سکوتی بشکند
یا زبالهای بلرزد
و پابرجا هستند زبالهها
در متینگ سکوت
و ماتم از سکوت زبالهها
که دنیای حرفند
و میخوانم از متینگ سکوتشان
دنیای حرفها را
شما را مییابم
در سطل خاکروبهها
و میپرستم
متینگ سکوتتان را
من مردارخوارم شاید
شما مردارخوارید شاید
و مینشینم در کنار سطلها
و مینشینیم در کنار سطلها
به انتظار شکست
شکستی که پیروزی است
شکستی که میارزد
انتظار را
شکست سکوت
محمّد مستقیمی - راهی