*236* گذشته، حال، آینده
با کدامین "اسم" تو را بنامم؟
و با کدام "صفت" تو را وصف کنم؟
به کدامین "قید"ت به بند کشم
زبانت را هیچ گاه نیاموختم
تنها فصلی که آموختم "زمان" است "زمان"
زمانی که پیوستی با من
زمانی که گسستی از من
زمانی که خواهی ماند در من
گذشته
حال
آینده
محمّد مستقیمی - راهی
*235* نوروز
نوروز!
ای نوترین کهنه!
کهنهترین نو!
درمن برای من
این واژهی اصیل نام تو سالهاست
جز رخت نو نداشته سوغات دیگری
نوروز!
ای خستهی ره بیانتهای سال!
این آخرین تو
سوغاتی مرا
از یاد برده بود
محمّد مستقیمی - راهی