*243* پیمان ناشکسته
پیمان ناشکسته پیمان است
در دلهای ما نوری است
نور امید نیست
نور ایمان است
بر لبهای ما سکوتی است
سکوت ندانستن نیست
سکوت رضا نیست
سکوت نگفتن است
و این
آرامشی
قبل از توفان است
محمّد مستقیمی - راهی
*243* پیمان ناشکسته
پیمان ناشکسته پیمان است
در دلهای ما نوری است
نور امید نیست
نور ایمان است
بر لبهای ما سکوتی است
سکوت ندانستن نیست
سکوت رضا نیست
سکوت نگفتن است
و این
آرامشی
قبل از توفان است
محمّد مستقیمی - راهی
*241* تکرار
صحبت از یک سفر ممتد بود
لحظهای بعد از آن
حرف تکراری دوران
که سرآغاز سفر بود
به تکرار رسید
و تو با اشک "خداحافظ" تکراری را
بار دیگر گفتی
و به من دادی دفترچهی عصیان "فروغ"
که مبر از یادم
مدّتی میگذرد
باز دوشینه غزلهای "فروغ"
نقش تکرار کشید
و تو در من تکرار شدی
محمّد مستقیمی - راهی
*242* کدامین گناه
تو با او آمدی
او که بعدها
نقش دلّاله داشت در چشمت
ساعتی چند نشستی با من
و این کوچکترین دیدار
دل مرا بسنده بود
که بلرزد
و این اوّلین دیدار آخرین
دل مرا بسنده بود
که بشکند
و تو با او رفتی
او که بعدها
نقش دلّاله داشت در چشمت
و نگفتی با من
از کدامین گناه رنجیدی
محمّد مستقیمی - راهی