*258* گوش همان ماهیها
این تاطم امواج را بنگر
همان تلاطم امواج سالها پیش است
و این غروب
که دفن میکند خورشید را
در مزار بیکس دریا
همان غروب
شنهای ساحل آرام را بنگر
که شلّاقخوردهی سالیان امواجند
و نوازش شدهی بادهای توفنده
و شنها نیز
شنهای سالها پیش است
و گوشماهیها
که تو را از آنها
گردنبندی ساختم
گوش همان ماهیهاست
که با هوسی دزدانه
اندام تو را لمس کردهاند
همه همانند
ایکاش تو نیز همان بودی!
محمّد مستقیمی - راهی