(21) سبکمغزان دلسنگین
سروران را سیر و سیرت سربهسر ننگین ببین
رنگ اندر رنگ چون قوس قزح رنگین ببین
گرچه در عقل و درایت لاف غربت میزنند
جملگیشان را سبکمغزان دلسنگین ببین
حالیا گر تکیه بر افلاک کمتر میکنند
چون نگون گردد نگین پس خشتشان بالین ببین
مارهای دوششان ضحّاکوار از نوششان
نیششان هر دم زند ما را چه زهرآگین ببین
دور گردون دون بود گردنفرازان را نگر
گاه زین بر پشتشان گه پشتشان بر زین ببین
خرمن امّید ما را هر زمان کمتر نگر
درد و رنج حال را افزونتر از پارین ببین
کفر و دین و حقّ و باطل خیر و شر وارونه شد
از کف کفّار مهر و از کف دین کین ببین
یک طرف بیگانگی و یک طرف دیوانگی
از بزرگان آن و از صاحبکمالان این ببین
راهیا گر دور دور زهد و تزویر و ریاست
خرقهها را بعد از این پشمینتر از پیشین ببین
محمّد مستقیمی - راهی