*81* دست مریزاد
ای سوختهدل نخل جوان دست مریزاد
ای خاطره از باد خزان دست مریزاد
ای خون خروشنده به سرتاسر تاریخ
ای جاری پیوسته روان دست مریزاد
افراختهای بیرق خون بر قلل خاک
ای اسوهی ایثار زمان دست مریزاد
بالت بشکستند که پرواز نگیری
ای مرغک باور طیران دست مریزاد
در رقص شرف با تن بیدست تویی تو
با دست دعا دستفشان دست مریزاد
گر پای تو را نیست چه غم پایوری هست
پاینده از آنی به جهان دست مریزاد
فانوس دو چشمت را کشتند و بماندی
بیدیده به فردا نگران دست مریزاد
تنها نه فزون است به تن زخم عیانت
افزون بودت زخم نهان دست مریزاد
در عشق امامی و از این روست که داری
در سینهی عشّاق مکان دست مریزاد
محمّد مستقیمی - راهی