*82* سنگ صبور
هجران روی دوست ز شورم نکاستهاست
شوق ظفر ز طبع شکورم نکاستهاست
فرهاد کام را لب شیرین دهم به صبر
این تلخی شکیب ز شورم نکاستهاست
در بیستون عشق گرانتیشهی جفا
گردی ز قدر سنگ صبورم نکاستهاست
شب کاستهاست شمع تنم را به سوختن
زین کاستی چه باک که نورم نکاستهاست
پرواز نیست در پر مرغ شکستهبال
عذر شکستگی ز حضورم نکاستهاست
سرو همیشه خرّم بستان شادیم
پاییز غم ز برگ سرورم نکاستهاست
ژرفای رحمت و کرم دوست ذرّهای
بیم از حساب یوم نشورم نکاستهاست
آوای پرطنین شعارم همیشگیست
اوج شعار هم ز شعورم نکاستهاست
محمّد مستقیمی - راهی