*85* فانوس هدایت
آیا در این میخانه جز میسرخرویی هست
فریاد دارم همنوای نعرهجویی هست
خاموشیم را بشکنم با سنگ بدمستی
دنیای حرفم گر مجال گفتگویی هست
من سنگ طفلان ملامت را پذیرایم
دیوانه را بالاتر از این آرزویی هست
طغیان این دیوانگی ویرانهام دارد
سیل جنونم را کجا زنجیر جویی هست
من سالیان پیمانهی سرگشتگی دارم
ساقی بر این سوزان عطش آیا سبویی هست
گر نای را خستهاست سوز نالهها غم نیست
باری بر این تجدید میثاقم گلویی هست
یک امشبی لیلای خم را طرّه بگشایید
در خاطر مجنون دل زان طرّه مویی هست
ساقی نماز میبه پا بر قبلهی خم کن
از نشئهی دیرینه تا بر جا وضویی هست
مگذار از این میخانه من هشیار برگردم
بیرون این در شحنهای شیخی عدویی هست
من راهیم با کولهباری پر ز گمراهی
ره را ز فانوس هدایت کورسویی هست
محمّد مستقیمی - راهی