*102* لطافت پیغام
اینان که خطّ عشق تو بر سر نوشتهاند
در دشت بیکران جنون لاله کشتهاند
دیوان سرخ شعر رهایی سرودهاند
نقشی بدیع و سرمدی از خویش هشتهاند
جمعی نشستهاند سر سفرهی وصال
جمعی هم از تنور فراقت برشتهاند
این هردوان اگرچه ز خاک است بودشان
از اهرمن به دور! زمینی فرشتهاند
تمثیل کثرتند که در عین وحدتند
چونان گره که بسته بر این سخت رشتهاند
بوی خدا گرفته فضای مزارشان
تا خاک را ز خون خدایی سرشتهاند
پرسیدم از لطافت پیغام خواجه گفت:
"بر برگ گل ز خون شقایق نوشتهاند"
محمّد مستقیمی - راهی