*325* گناه
این غزل سایهای ز آه من است
ترجمان غم سیاه من است
دیدهای آبشار آتشبار
رود غم جاری از نگاه من است
این که شب نیست غم فشانده به خاک
دامن جامهی سیاه من است
از من آوارهتر نمییابی
تا که آغوش تو پناه من است
مهرورزی به همسفر در کوچ
باز تکرار اشتباه من است
عشق میمیرد آه! میمیرد
عاشقان! عاشقان! گناه من است
محمّد مستقیمی – راهی