*328* سیاهمست
دستانی را
که در زباله پی نان میگشت
گرفت
دستان زخمی
از زخم میناهای شکسته
به پیالهفروشی برد
و جامی بخشید
اینک همان دستان!
بازمیگردند سیاهمست
از دشنهای که در پشت اوست
محمّد مستقیمی – راهی