*410* خون قانون
پنجره را بگشای
به صبحگاهان
سرسام خیابان را بنگر
و هراس همهمهها را
چراغ راهنما
عبوسانه و سرخروی
و غژغژ چندشآور ترمزها
###
پنجره را بگشای
به نیمه شبان
سکوت خیابان را بنگر
و فرار همهمهها را
چراغ راهنما
عبوسانه و سرخروی
و میتوان گذشت عاصی
و میتوان لیسید
خون قانون را
از چهرهی چراغ راهنما
در نیمه شبان
محمد مستقیمی (راهی)