-
*319* تکدرخت
شنبه 9 خرداد 1394 10:25
*319* تکدرخت دخیلتان را به کدامین شاخه میبندید مسافران! وقتی که جاده از آن تکدرخت پیر فراری است محمّد مستقیمی – راهی
-
*363* غروب
جمعه 8 خرداد 1394 11:50
*363* غروب وقتی صادقترین نقّاش آب را رنگ کرد بر رود نوشتم: «رنگی نشوید!» محمّد مستقیمی – راهی
-
*362* بیخاطرگان
چهارشنبه 6 خرداد 1394 11:49
*362* بیخاطرگان وقتی ابری میشوی باران قشنگترین است راندن در جاده و موسیقی اگر خانهای داشتهباشی در دیروز بیچاره شما! نمیدانید میزبان خود باشید محمّد مستقیمی – راهی
-
*361* بیم
دوشنبه 4 خرداد 1394 11:48
*361* بیم من نمیترسم اگر صبح دروغ بگوید درد، در شبنالهی بیمار بماند سنگ، شیشههای پنجره را بشکند و کلاغ نپرد میترسم صبح درد سنگ کلاغ در واژهها گم شوند محمّد مستقیمی – راهی
-
*360* نور
شنبه 2 خرداد 1394 11:47
*360* نور تو گمگشتهترینی پیش از این سیاهچالها نقبها و شب را پنجره بودی برداشتن نشانها از جاده بیراهه نیست گمشدن است محمّد مستقیمی – راهی
-
*359* دیش
جمعه 1 خرداد 1394 11:46
*359* دیش دیروز از آسمان باران بارید در کرتها جدا جدا گندم رویید دیروز داسها حاصل خیشی را دیدند که در انبار دیدهبودند دیروز آسیاب به نوبت بود و بوی تنور تا گرسنگی خانه میرفت امروز از آسمان گندم بارید بر بامها پیووسته پیوسته خرمن رویید امروز تشتها حاصل خیشی را بردند که هرگز ندیدهبودند امروز...
-
*358* بلور شکسته
پنجشنبه 31 اردیبهشت 1394 11:45
*358* بلور شکسته من گریه بی شبستان بی ردیف مرثیهها بلور شکسته جاریست آن نشکن را چگونه شکستی؟ محمّد مستقیمی – راهی
-
*357* ساعت
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 11:44
*357* ساعت عقربهها پرسهزنان، نه چشمبسته میگویم اسب عصّاری عصاره یا تفاله؟ یک سؤال له شده از گیجترین سرگردان محمّد مستقیمی – راهی
-
*356* تو
سهشنبه 29 اردیبهشت 1394 11:42
*356* تو وقتی در ذهنت یافتیم تمثیل پیوند وقتی در خلوتت یافتیم بند پا وقتی به دارت آویختیم فریاد داد تو زنجیری محمّد مستقیمی – راهی
-
*355* تبر
یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 11:41
*355* تبر دار خشک سربلند با میوههای رسیده و گاهی کال خالی شدن هیمهدان را چه کسی به یاد تبرها خواهد انداخت؟ محمّد مستقیمی – راهی
-
*354* دفاع
جمعه 25 اردیبهشت 1394 11:40
*354* دفاع سرب آلودهتر از همه سنگین زهرآگین خود راسپردن به آتش خونآشامی و ماندگاری ناپایدار در پوکهی پوک دیگران و اوّلین و آخرین دفاعش نـ...........ـعره... محمّد مستقیمی – راهی
-
*353* دروغ
سهشنبه 22 اردیبهشت 1394 11:39
*353* دروغ حماسه مدال نمیخواهد سپیده را شب میزاید بکارت یعنی: یک این عروس نقرهپوش چه کسی را دعوت نکردهاست؟ وقتی سپیده حلالزادهترین است از آن بکارت تکراری دروغی آشکارتر از صبح که گفتهاست؟ به سینهی کدام حماسه مدال میزنید؟ محمّد مستقیمی – راهی
-
*352* بازیچهها
یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 11:37
*352* بازیچهها آنک! تشنگیم در بیابان کودکی راستترین بود پیآمد عرقریزان دوندگی در پی چیدن یک هندوانهی ابوجهل برای بازیچه و گاهی پیآمد پیشاب بر مارمولکی خفته در سرگین و گریز در قهقهه بی هراس از تصاعد سیانور و جنون مارمولک از معجون پیشاب و سرگین لذّت دیدار سراب در دوردست اوژلین برخورد...
-
*351* خانه
جمعه 18 اردیبهشت 1394 11:36
*351* خانه خانهی من آن جاست که بر خشتش افتادم و بر خشتش خواهم خفت تو کدخدای کدام دهکدهای؟ که قلعهنشین گمان خویشی تو دهقان کدام مزرعهای؟ که داس تیزت هرزه وجین نمیکند فصل درو را دزدیدهاند محمّد مستقیمی – راهی
-
*350* شنود
سهشنبه 15 اردیبهشت 1394 11:34
*350* شنود اگر میدانستی نجوایمان را چه دکلان بیقوارهای بر بلندترین منارهها جار جار جارمیزندد میآمدی محمّد مستقیمی – راهی
-
*349* قارچ
یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 11:33
*349* قارچ امید رسین را در کدامین صندقخانه پنهان کردید؟ در نمور کدامین سرداب بر بستر امید من قارچ پرورش میدهید سر فروبردن در کیسهی زباله در پی لقمهای پسمانده شاید شرافتی است که کیسههای زباله را به سر پیچیدن بگذار بر گردهی خویش سوار شوم من از وهم میترسم نه دشمن موهوم پرچم اهتزاز...
-
*348* شب
جمعه 11 اردیبهشت 1394 11:32
*348* شب ای ابر هراس! شرجی کدامین خفقانی ناباوریم را رویاندی رسوایی حاصل دستان بیبارش توست لحافکهنهای که بر آسمان گستردهای شمد خیس تابستان من نیست آی شب تفزده! به کدامین پشهبند بگریزم خونی برای مکیدنت نماندهاست شرار پنهانی که میسوزاندم ایکاش صاعقهی ابر شک بود! نه هراس...
-
*347* خسوف
سهشنبه 8 اردیبهشت 1394 11:31
*347* خسوف نه برای ترس که برای نوشتن چراغ باید روشن باشد بیخوابی گاهی شعر است کرکره از گذر نسیم مینالد او چه میداند نسیم کیست؟ نئونها یک ساعتی خسوف را به تأخیر انداختند من منتظر این خسوف بودم شب که دیرینه بود و دلخوشکنکی چون ماه ماه کودکی بهانهی لالایی مادر - ماه تیتی کلاه...
-
*347* خسوف
سهشنبه 8 اردیبهشت 1394 11:31
*347* خسوف نه برای ترس که برای نوشتن چراغ باید روشن باشد بیخوابی گاهی شعر است کرکره از گذر نسیم مینالد او چه میداند نسیم کیست؟ نئونها یک ساعتی خسوف را به تأخیر انداختند من منتظر این خسوف بودم شب که دیرینه بود و دلخوشکنکی چون ماه ماه کودکی بهانهی لالایی مادر - ماه تیتی کلاه...
-
*346* پل
یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 11:30
*346* پل یه برجه آشنایی گل نمیخواد گل آپارتمان بلبل نمیخواد بیا و آشتی کن بیبهونه گذشت از خود که دیگه پل نمیخواد محمّد مستقیمی – راهی
-
*344* تلفن
جمعه 4 اردیبهشت 1394 11:27
*344* تلفن زنگ میزد گوش، گوشی زنگ زد دنگ دی دی دنگ دی دی دنگ زد یک صدای آشنا بعد از سه سال باز این بیرنگ را در رنگ زد حس زیباو لطیف از پشت سیم آمد آرام و دلش را چنگ زد صندلی سنگین شد و در خود شکست یک نفر انگار طبل جنگ زد یادش آمد دفتر شعرش شکست یا همین حس بوفه را بر سنگ زد...
-
*343* عنکبوت
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1394 11:26
*343* عنکبوت "سهم من از آسمان یک پنجره بود" و سالها گریست پنجرهی گریان را نمیتوان گشود پنرهی ناگشوده را به شکیباییم نسبت دادند پگاهی که تهی شد پنجره از اشک بیدار شدم عنکبوتی سیاه عرصهی پنجره را تار تنیدهبود بیشک آن سوی پنجره بهار امتداد داشت قناری کوچکم از وحشت...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 11:25
*342* حلال و حرام تمامی بادهای، سکر مدامی شقایقگونهای، یککاسه جامی تسّلاخیز، شوقانگیز، غمریز فراغآمیز،کیف انتقامی شبآویز دل افلاکی من به شام تیرهام ماه تمامی برای آشتی یک شاخه میخک برای آشنایی یک سلامی زمانی شوخی هنگام رؤیا زمانی شرم بعد از احتلامی به بزم رقص وحشی و گریزان...
-
*340* آبدزدکها
سهشنبه 1 اردیبهشت 1394 11:21
*340* آبدزدکها میراب خفت و آبدزدکها بندمان را آب دادند محمّد مستقیمی – راهی
-
*339* هیچ کس
دوشنبه 31 فروردین 1394 11:20
*339* هیچ کس هیچ کس جشنها مانورها اوهام مهرگان آبانگان بهمنگان مردم من هیچ کس!!! محمّد مستقیمی – راهی
-
*338* شرم
یکشنبه 30 فروردین 1394 11:19
*338* شرم آبنوس دستانم پیشدستیات باد شرم در پیاله ریختهام محمّد مستقیمی – راهی
-
*337* انار آبلمبو
شنبه 29 فروردین 1394 11:18
*337* انار آبلمبو آبشار گیسوانت را رها کن تا بر من آرد عطر آن آویشن غریب را که با درد تو همقد میرویید هنوز دیروز بود جوی کوچه باغ سیب بر آب میآورد امروز انار آبلمبو سیبها را دزدانه خوردیم و انار تا آبنمای میدان آمدهاست محمّد مستقیمی – راهی
-
*336* بختک
جمعه 28 فروردین 1394 11:17
*336* بختک آه بختک! طفلک شعرم! تازه به رؤیا میرفت یک اقیانوس شنا را آغوش میزد تا جزیرهی سبز کوسهای بالههایش را ربود آخ! کابوسلاخ! کابوسلاخ! محمّد مستقیمی – راهی
-
*335* صبح دروغ
سهشنبه 25 فروردین 1394 11:16
*335* صبح دروغ دوباره چادر مشکی به سر کشید سحر حدیث مرگ پسر را مگر شنید سحر یکی نگفت چراغان کهکشان از چیسب ستارهسوختنم را مگر ندید سحر کبوتر دل من بود یا ستارهی صبح به خانه آخر شب آمد و پرید سحر قدم به راه نهاده، نفسنفس میزد شتاب داست که از ابتدا برید سحر ز برق تیغ فلک ناگهان به...
-
*334* تولّد ـ همزاد
جمعه 21 فروردین 1394 11:15
*334* تولّد ـ همزاد در انتهای محاقی دیرپا یله شدم بر ختی از نمک من عطش فوّارهای بودم که نه تنها خویش همگنان آب بر سرش میریختند و یلدا که با من زاده شد ابتدایش در چشمانی یافتم که اوّلین شعر مرا زمزمه کرد "لالا لالا گل پونه!" در کویر روییدم با عطشی فوّارهگون و دستانی که یلدا...