-
*333* "عَیناکَ اصْفَهان"
جمعه 21 فروردین 1394 11:14
*333* "عَیناکَ اصْفَهان" فریباترین آسمان چشم توست و نقّاش رنگین کمان چشم توست همای منی بر سرم سایه کن که خوشبختی من از آن چشم توست نگاه تو گیراترین آتش است بسوزان که آتشفشان چشم توست یک آیینه دارم چه آیینهای! که آیینهی من همان چشم توست همیشه نگاهم، همیشه نگاه...
-
*332* جادهی ناپیدا
دوشنبه 17 فروردین 1394 11:13
*332* جادهی ناپیدا لب دوخته شعرم را شیرازهی ابرویت افروخته جانم را آن شعلهی جادویت یکدست بهاران کرد نارنجی دستان را چنگی که زدم ای باغ! بر شاخهی لیمویت آورد مرا تا تو این جادهی ناپیدا عطری که به جا ماندهاست از شیشهی گیسویت من گمشدهای هستم در کوچهی تاریکی ای پنجرهی...
-
*331* مزار درد
جمعه 14 فروردین 1394 11:12
*331* مزار درد من میتوانم انتظار مرد باشم آیینه بردارم مزار درد باشم تو میتوانستی شبم را کوچه باشی تا در کنار کوچهها شبگرد باشم غیر از تو ای نیلوفری! کس میتواند از من به این سرخی بخواهد زرد باشم؟ آتش زدی تا استوا تبعید کردی ای قطب! معذورم چگونه سرد باشم؟ وقتی تو تکخالی میان جمع...
-
*330* هفتهی خاکستری
دوشنبه 10 فروردین 1394 11:09
*330* هفتهی خاکستری از سنبهها یهسنبهها سیره دلم مث غروب جمعه میگیره دلم جوونترا از این و اون سیر نمیشن آخ! نکنه یواش یواش پیره دلم باز آسمون سینه خاکستری شد از نودون چشام سرازیره دلم من گله دارم از تموم خوشگلا وقتی نمیدونم کجا گیره دلم از صبحی که زلفا سپردی دست باد با هر...
-
*329* دفتر بهار
شنبه 8 فروردین 1394 11:08
*329* دفتر بهار با تو تا کوی یار میآیم تا بهشت قرار میآیم با تو تا ابتدای وصل که هست آخر انتظار میآیم نونهالی اسیر پیچکها ماندهام؛ کی به بار میآیم؟ دفترم گلشنی است در هر برگ گفتهبودی بهار میآیم گر برانب چو موجم از آغوش با تو آخر کنار میآیم محمّد مستقیمی – راهی
-
*328* مادر
جمعه 7 فروردین 1394 11:07
*328* مادر با تو هستم چکیدهی شعرم ای که در شهر شور میمانی! مثل غاشق دلی پر از آواز مثل بانگ چگور میمانی ای دو چشم تو چشمهی رویش! ای نگاه تو خوشهی هورشید! دستهای تو ساقهی پرواز لانهی گرم پوپک امّید دست نه، یک گرهگشای صبور دست آری، کلید گنج وفا چشم نه، یک نشسته بر ره من چشم...
-
*337* قاب قرار
پنجشنبه 6 فروردین 1394 11:06
*337* قاب قرار از کمرکش دیوار فرود آی دامنهی آغوش من قاب قرار توست محمّد مستقیمی – راهی
-
*336* بیدار
سهشنبه 4 فروردین 1394 11:05
*336* بیدار این خروس بیمحل است من هنوز درست بیدار نشدهام محمّد مستقیمی – راهی
-
*335* اختیار
شنبه 1 فروردین 1394 11:04
*335* اختیار روزی که نقش کاف به نون زد روزی ما نگار به خون زد از حد برون شدند رقیبان روزی که "او" ز خانه برون زد میگفت بیستون بزنم طاق آن حقّه صد هزار ستون زد چون دید عقل بازکند مشت پس صوفیانه لاف جنون زد این خشت را به قالب، بیچون معلوم کس نگشت که چون زد هر فتنه را...
-
*334* اخم، نگاه، پیاله
جمعه 29 اسفند 1393 11:03
*334* اخم، نگاه، پیاله دل قاب نقش خودیهاست، این قاب را پشت و رو کن تا خویش خود را ببینی، آیینهای جستوجو کن کاشانهاش بیفروغ است، افسانههایش دروغ است تا واکنی مشت دل را، دل را به غم روبرو کن این داو عشق است ای دل! این شهر لیلاجخیز است بستن به خالی نشاید، آوردهای هر چه رو...
-
*333* بهشت خیالی
جمعه 22 اسفند 1393 11:02
*333* بهشت خیالی یاران از این بهار خیالی دلم گرفت کنج قفس ز بیپر و بالی دلم گرفت تصویر عندلیبم و در قاب انتظار از بوستان پرگل قالی دلم گرفت سیبی به شاخسار بهشتی خیالیم کو دست یک گناه؟ ز کالی دلم گرفت من صافیم به جام بلورم در افکنید عمری در این حصار سفالی دلم گرفت بهتر که راز...
-
*332* حریم پیراهن
جمعه 15 اسفند 1393 10:45
*332* حریم پیراهن باز شب و من و اندیشهای؛ نه گمانی؛ نه شاید خیالی میآید و چبگ مییازد در آغوش میبرد به آن کجا که میخواهد بیپروا خودسر میآید میجهد میپرد بی هیچ اختیاری در من پراکنده نبود شعرم اگر من بودم تنها چنین نبود پیش از این میرفتم با "او" تا خلوت بینگاه بیگانهای...
-
*331* ایجاز یک گلبرگ
جمعه 8 اسفند 1393 10:43
*331* ایجاز یک گلبرگ دستانت که باید طاقدیسی باشد بر لب برکهای آرام و سایهای بر این خسته تا ظهری داغ را خنکایی بخشد نه چنین بود زورقی بود در توفان که تمامی آشوبش را در من ریخت و من تسلیم چبگ انداخته بر انگشتان این زورق در گریز از آن آشوب که بیرون از دستانت جاری بود وا بیخبرا من!...
-
*330* دلای دلای
جمعه 8 اسفند 1393 10:42
*330* دلای دلای در سینه یکی سرود غم میخواند این کیست که خوب محتشم میخواند این جا من اگر "دلای دلای" میخوانم در سینه دلم، "دلم دلم" میخواند محمّد مستقیمی – راهی
-
*329* خروس بیمحل
جمعه 1 اسفند 1393 10:41
*329* خروس بیمحل نگه کردی نگاهت یک غزل بود برای جان بیتابم اجل بود سر پیری مرا بیدار کردی نگاه تو خروس بیمحل بود محمّد مستقیمی – راهی
-
*328* سیاهمست
جمعه 24 بهمن 1393 10:40
*328* سیاهمست دستانی را که در زباله پی نان میگشت گرفت دستان زخمی از زخم میناهای شکسته به پیالهفروشی برد و جامی بخشید اینک همان دستان! بازمیگردند سیاهمست از دشنهای که در پشت اوست محمّد مستقیمی – راهی
-
*327* شعر نو
جمعه 17 بهمن 1393 10:39
*327* شعر نو دامنم را نگه قوی تو دریا میکرد وقتی از ساحل بدرود تماشا میکرد خانگی بود دل و وسوسهی کوچ نداشت ماکیان را تب قشلاق تو درنا میکرد استوای نگه آن ظهر پر از مهر مرا افق قطبی چشمان تو یلدا میکرد رفت ایّام خوشیها که در آن کودک دل توی گهوارهی دستان تو لالا میکرد نوترین شعر من...
-
*326* شاهپرک
جمعه 10 بهمن 1393 10:38
*326* شاهپرک کی کسی جز باد ما را حلقه بر در میزند؟ گردباد از ماتم ما دست بر سر میزند ابر نیسانی اگر در آسمان پیدا شود جای باران خرمن ما را به آذر میزند دست یاری گر به یاری پیش رو آید مرا غافلم میسازد و از پشت خنجر میزند من نمیدانم چرا هر نقش بازی میکنیم طاس گردون مهرهی ما را به ششدر...
-
*325* گناه
جمعه 3 بهمن 1393 10:37
*325* گناه این غزل سایهای ز آه من است ترجمان غم سیاه من است دیدهای آبشار آتشبار رود غم جاری از نگاه من است این که شب نیست غم فشانده به خاک دامن جامهی سیاه من است از من آوارهتر نمییابی تا که آغوش تو پناه من است مهرورزی به همسفر در کوچ باز تکرار اشتباه من است عشق...
-
کاریکلماتور 33
یکشنبه 28 دی 1393 13:23
-
*324* مه فشاند نور و...
جمعه 26 دی 1393 10:37
*324* مه فشاند نور و... هوچی این جا جلوهها با چو کند گر کلاه اندیشهها را نو کند خویشتن را میکند بور ابلهی کاو بزرگی را به جمعی هو کند بدلگامانیم، گندم آن ماست آخوری شاید که فکر جو کند کی تواند با مراغه آن چموش تا ابد در خاک ما سخلو کند؟ با چنین درجا ترقّی میکنید گر صعودی در مثل یویو کند...
-
*323* قمصر
دوشنبه 22 دی 1393 10:36
*323* قمصر گلها را بردند یک شیشه شعر گریستم و او قمصر را به خان برد تا کیک بپزد محمّد مستقیمی – راهی
-
*322* ابیانه
جمعه 19 دی 1393 10:34
*322* ابیانه دامن چیندار دخترک در شیب کوچه کوتاه شد کوتاهتر کوتاهتر و چارقد گلگلیش را باد هرزه ربود کوچه ایستادهبود و اصالت میرفت محمّد مستقیمی – راهی
-
*321* بیک
سهشنبه 16 دی 1393 10:31
*321* بیک ای سوخته در آفتاب! مگر از ستیغ فرد آیی و بخسبی تا زهره بخشی ناسپاسان را که رؤیایت را به گلولهای بیاشوبند محمّد مستقیمی – راهی
-
*320* تاغ
یکشنبه 14 دی 1393 10:29
*320* تاغ دیروز کورههای سرب را نیمسوز امروز تنورهای نان را خاکستر همارهی بیبارن کویر را ...... محمّد مستقیمی – راهی
-
*319* تکدرخت
شنبه 13 دی 1393 10:25
*319* تکدرخت دخیلتان را به کدامین شاخه میبندید مسافران! وقتی که جاده از آن تکدرخت پیر فراری است محمّد مستقیمی – راهی
-
*318* ژرفای شعر من
جمعه 12 دی 1393 10:15
*318* ژرفای شعر من شعر من آن شکنا، آن شفّاف نکند تنگ بلوری است که بر طاقچهی خلوت من میخندد و در آن ماهیک قرمز احساس آشنا میکند اکنون لطافت را با لحظهی افسردگیم ـ خوب میدانم در راه است ـ و به هم میزند آرام بالههای تپش قلبی را که زمانی لرزید در نگاه گذرانی که در آن فرصت...
-
*316* تاریخ شعر من
پنجشنبه 11 دی 1393 10:12
*316* تاریخ شعر من شعرم از گاه سرودن تپشی دارد در خویش که نازکای حنجرهی کدامین پنجره را در کدامین قرن به نوازش بنشیند و برویاند بامدادانی را که نهان داشته در خویش تا نسیمش به شکوفایی آن دورترین باغچه برخیزد در دامن این دشت بزرگ کی دم زمزمه برمیانگیزد؟ شور یک رامش بیگانه را از...
-
*315* جغرافیای شعر من
چهارشنبه 10 دی 1393 10:11
*315* جغرافیای شعر من زاده میشود یا میمیرد همیشه را پیش از زادن در زهدان خیال نوزاد شعر من آن افشرهی احساس خمیرمایهئ عطوفت گل سرشت جان گرفته از دمادم نگاهها لرزشها و تپشها به پا میخیزد یا میخوابد همیشه را پیش از خیزش در قنداقهی پیش پا افتادگی کودک شعر من آن پرورده در نازکای...
-
*314* لهجهی آشنا (زبان شعر من)
سهشنبه 9 دی 1393 10:09
*314* لهجهی آشنا (زبان شعر من) آنک من! ایستاده بر سکّو در ابتدای پرواز میخوانم میخوانم همگان را به شمارش معکوس در تحریض خویش با لهجهای بیگانه و نگران نگران افقی ناشناس که یارایی چشمانم را ربودهاست آنک من! ایستاده بر سکّو با بالهایی که در تب میسوزد میدانم میدانم پروازم را پیش...