*534* همسایهی غم
سالی که گذشت یار غم بودم
یک سال که زیر بار غم بودم
همسایه من نبودی امّا من
همسایه بیقرار غم بودم
محمد مستقیمی – راهی
*529* انتخابات
توی صندوق بیا تخمی بکاریم
دلی از این عزاها در بیاریم
عزیزان انتخابات اینه معنیش
وکیلان را توی صندوق بذاریم
محمد مستقیمی – راهی
*520* مرگ
مرا در وعدهگاه خویش کاشتی
دو دل کردی میان قهر و آشتی
اگر مرگت بنامم نیست اغراق
که مثل مرگ تنهایم گذاشتی
محمد مستقیمی – راهی