راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*539* دولت بیدار

*539* دولت بیدار

در سوگ مادر همسر و دختر عمویم دولت سرودم

 

دریغا دولت بیدار ما رفت

از این جا پر کشید و تا خدا رفت

چو دل در سینه می دانم چرا بود

چو بخت از سر نمی دانم چرا رفت

چنان مهتاب بود و بی‌صدا بود

چنان خورشید رفت و بی‌صدا رفت

دل بیگانه بر من سوخت آنگاه

که بشنید از برم آن آشنا رفت

شب من روشنی از مهر او داشت

سیه شد روز تا آن روشنا رفت

در این دنیای وانفسا نگنجید

فرشته بود چون تا کبریا رفت

محمد مستقیمی راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد