(25) لایلای گریهها
ردای زهد را در بر نمیکردم چه میکردم؟
به آب کفر دامنتر نمیکردم چه میکردم؟
چو عیسی گشت مصلوب صلیب ظلم دورانها
به عمری خدمت این خر نمیکردم چه میکردم؟
سری کاو لایق خاک ره جانان نمیباشد
اگر خاک رهش بر سر نمیکردم چه میکردم؟
به غیر از کینه اندر سینه ما را نیست دیّاری
دلش خونین به هر خنجر نمیکردم چه میکردم؟
ز چشمش سرزنشها گر نمیدیدم چه میدیدم!
به تیرش سینه گر سنگر نمیکردم چه میکردم؟
ز حسرت در خرابات تو گر خون رقیبان را
به جای باده در ساغر نمیکردم چه میکردم؟
همه شب تا سحر از لایلای گریههای خویش
حریفان را به خواب اندر نمیکردم چه میکردم؟
به آه سینهسوزی سوختم من ملک هستی را
سراسر کینه بودم گر نمیکردم چه میکردم؟
من از فریاد آبادم فلک نشنید فریادم
نداها گر به گوش کر نمیکردم چه میکردم؟
درون سینهی پرکینه راهی! آتش دل را
به آب دیده خاکستر نمیکردم چه میکردم؟
محمّد مستقیمی - راهی