راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*106* شعر آشنا

*106* شعر آشنا

از خم‌ّ غدیر خم‌ صفا می‌جوشد

زمزم‌ زمزم‌ می‌ولا می‌جوشد

خم‌خانه‌ی‌ وحدت‌ است‌ و میخانه‌ی‌ عشق‌

هستیش‌ ز موج‌ بانگ‌ «لا» می‌جوشد

ساقیش‌ ز کوثر است‌ و پیرش‌ ز بهشت‌

صهباش‌ ز چشمه‌ی‌ بقا می‌جوشد

از ساحت‌ وحی‌پرورش‌ پی‌درپی‌

گل‌بانگ‌ رسای‌ هل‌اتی‌ می‌جوشد

این‌ نشئه‌ ز جام‌ مرتضی‌ می‌روید

این‌ نغمه‌ ز نای‌ مصطفی‌ می‌جوشد

مستیش‌ ز پا فتادگی‌ کی‌ دارد؟

کز نشئه‌ی‌ روشنش‌ عصا می‌جوشد

شورش‌ به‌ دل‌ غم‌زدگان‌ شیرین‌ است‌

تا از نی‌ شکّرش‌ نوا می‌جوشد

از زمزمه‌ی‌ چکاچک‌ جام‌ به‌ جام‌

غوغای‌ سرور لافتی‌ می‌جوشد

گل‌رنگی‌ باده‌اش‌ نه‌ از خون‌ رز است‌

کز دم‌ به‌ دمش‌ خون‌ خدا می‌جوشد

مستی‌ که‌ از این‌ پیاله‌ سیراب‌ شود

برشار ز دشت‌ کربلا می‌جوشد

دردی‌کش‌ حام‌ این‌ خرابات‌ یقین‌

برمست‌ به‌ حشر از ثری‌ می‌جوشد

یک‌ جرعه‌ از این‌ خم‌ چو به‌ خاک‌ افشانند

صد دشت‌ از آن‌ مهرگیا می‌جوشد

صد بار اگر سر بزنند از تاکش‌

شاداب‌تر از پیش‌ ز پا می‌جوشد

جوشنده‌ هر آنچه‌ هست‌ در ملک‌ وجود

از جذبه‌ جوش‌ مرتضی‌ می‌جوشد

"راهی‌" ز می‌ ولاست‌ این‌ سرمستی‌

کز طبع‌ تو شعر آشنا می‌جوشد

محمّد مستقیمی - راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد