*107* خانقاه ارادت
به خلوت دل یاران امید باید بود
به گوش دردتباران نوید باید بود
ز دست دوست می وصل نوش باید کرد
به بزم گرم شهادت شهادت باید بود
به سوی مهر لقایش چو ذرّه باید رفت
به جلوهگاه رخش ناپدید باید بود
به غیر پیر به رویی نظر نباید دوخت
به خانقاه ارادت مرید باید بود
شکستنی است حصار سیاه نادانی
برای گنج فضیلت کلید باید بود
چه غم که جامهسیاهیم در غم یاران؟
در آزمون شرف روسپید باید بود
برای تیغشدن در نیام فرصت رزم
درون کورهی نوبت حدید باید بود
به ماتم شهدا گر نشستهای "راهی!"
گشادهرویتر از صبح عید باید بود
محمّد مستقیمی - راهی