راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*111* سوار صبح‌

*111* سوار صبح‌

ای‌ شب‌گرفتگان‌! به‌ دل‌ شب‌ شرر کنید

مهر آورید تا شب‌ دل‌ را سحر کنید

بیهوده‌ دل‌ به‌ قصّه‌ی‌ یلدا سپرده‌اید

آنک‌ سحر فسانه‌ی‌ شب‌ مختصر کنید

هرگز کلاغ‌ قصّه‌ به‌ منزل‌ نمی‌رسد

یاران‌ امید بیهده‌ از دل‌ به‌ در کنید

از خواب‌ کودکانه‌ی‌ افسانه‌ بگذرید

لالای‌ امن‌ خوانده‌ که‌ خواب‌ شکر کنید

سب‌ را به‌ خویش‌ وا بگذارید تا به‌ صبح‌

در سایه‌روشنای‌ رفاقت‌ گذر کنید

صبح‌ دروغ‌ گاه‌ فریبد نگاه‌ را

از گرگ‌ و میش‌ تفرقه‌ یاران‌ حذر کنید

فریاد نور می‌دمد از سینه‌ی‌ سحر

تا کی‌ به‌ گوش‌ چشم‌ خود انگشت‌ درکنید؟

باشد سوار صبح‌ نهان‌ در غبار شب‌

باران‌ نور اشک‌ مگر بیشتر کنید

بس‌ قصّه‌ ساز شد که‌ به‌ پایان‌ دروغ‌ بود

در راستی‌ حکایت‌ خود را سمر کنید

محمّد مستقیمی - راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد