راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*114* یلدا

*114* یلدا

(تولّد من یلدای 1330)

بخت‌ سیه‌ رقم‌ زد میلاد من‌ به‌ یلدا

تا شمع‌سان‌ بسوزم‌ در انجمن‌ به‌ یلدا

تا دم‌ پدر گفت‌:"خاموش‌ مرغک‌ من‌!"

در استعاره‌ باید گویی‌ سخن‌ به‌ یلدا

دی‌ بود و دیر پایید شاخ‌ ترانه‌ خشکید

بی‌برگ‌ و بار باشد باغ‌ و چمن‌ به‌ یلدا

چشم‌ طرب‌ چه‌ داری‌ از نغمه‌ی‌ حزینم‌

من‌ در قفس‌ ندیدم‌ غیر از محن‌ به‌ یلدا

شب‌ برمه‌ی‌ گلوی‌ مرغان‌ خوش‌نوا بود

جغد است‌ هم‌نوای‌ زاغ‌ و زغن‌ به‌ یلدا

شب‌ بود و وحشت‌ و بیم فریاد شوم‌ دژخیم‌

با آن‌ همه‌ ندادم‌ یک‌ لحظه‌ تن‌ به‌ یلدا

راهی‌ نور بودم‌ آیینه‌ می‌سرودم‌

خورشید می‌نمودم‌ بر مرد و زن‌ به‌ یلدا

محمّد مستقیمی - راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد