*123* چوب را بسرای
بیا به خوبی این فصل خوب را بسرای
دلم گرفته بلوغ غروب را بسرای
سرایش بت و بتخانه را قلم بشکن
به بیت آینه آن خوب خوب را بسرای
ز شرق و غرب سرودند خوب و بد بسیار
شمال را بگذار و جنوب را بسرای
جهان شب است ولی یک شب ستارهنشان
شهابهای شب نقرهکوب را بسرای
مباش گرد دواوین کهنهی قدما
بر این غبار زمان رفت و روب را بسرای
به عذر قحطی مضمون بکر دست میاز
به دار خویش بیاویز و چوب را بسرای
محمّد مستقیمی - راهی