*204* سکوت
مینشینم پای دیوار سکوت
تا شوم مدفون در آوار سکوت
سخت سنگین است بر دوش خیال
سربرنگ شاعرآزار سکوت
عنکبوت وهم در کاخ سخن
نرم نرمک میتند تار سکوت
میسرایم نغمههای خامشی
شعر میخوانم به تالار سکوت
گاه شور و گوشهی ماهور شوق
میزنم مضراب بر تار سکوت
در میان درّهی فریادها
گرم میخواند مراغار سکوت
کرکس غوغا و دژخیم دروغ
میکشندم بر سر دار سکوت
میخراشد پای احساس مرا
نیش زهرآلودهی خار سکوت
تا نباشم همدم اهل نفاق
میگریزم در دم مار سکوت
شاخههای طبع راهی را شکست
بارش سنگین رگبار سکوت
محمّد مستقیمی - راهی