*285* یک دشت آیش
یک دشت آیش، یک گاوآهن
یک سال جوشش، او، تو، شما، من
یک ابر بارش، یک نهر جوشش
یک خاک رویش، یک فصل خرمن
یک شاخه میخک، یک آشنایی
یک دم چکاوک، یک باغ خواندن
یک بوستان گل، مینا و سنبل
یاس و قرنفل، نسرین و لادن
دل میتوان بست، آغوش آغوش
گل میتوان چید، دامان دامن
آنک رهیدیم! آنک پریدیم
تا شد قفسها، یک لحظه روزن
آرام آرام، هرلحظه هر گام
از شام تا بام، در سایهروشن
یک رده آواز، همسوز همساز
با هم قناری، با هم سرودن
همدوش همدرد، یک سرخ بیزرد
این گوشه یک مرد، آن گوشه یک زن
یک دشت آیش، یک ابر بارش
یک سال کوشش، یک فصل خرمن
محمّد مستقیمی - راهی