راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*295* مصداق لاتحزن‌

*295* مصداق لاتحزن‌

(شهادت فریبرز بقایی‌)

سال‌ هجران‌ تو بابا سال‌ها بر من‌ گذشت‌

بی‌ گل‌ روی‌ نکویت‌ سخت‌ بر گلشن‌ گذشت‌

جان‌ بابا در غمت‌ هم‌ سوختم‌ هم‌ ساختم‌

بر من‌ آن‌ آمد که‌ اندر کوره‌ بر آهن‌ گذشت‌

تا رهاندی‌ مرغ‌ جان‌ را از قفس‌ جان‌ پدر

جان‌ من‌ در فرقت‌ تو بارها از تن‌ گذشت‌

تا شقایق‌وار از جور خزان‌ پرپر شدی‌

صد خزان‌ بر ناز و بر نسرین‌ و بر لادن‌ گذشت‌

من‌ نه‌ تنها سوختم‌ از داغ‌ تو کز ناله‌ام‌

آتشی‌ برخاست‌ کان‌ بر جان‌ مرد و زن‌ گذشت‌

بود با آن‌ که‌ اجاق خانه‌ام‌ سرد و خموش‌

دود آهم‌ هر شب‌ و هر روز از روزن‌ گذشت‌

در بیان‌ حال‌ مادر جان‌ بابا عاجزم‌

حال‌ او پیداست‌ هنگامی‌ که‌ این‌ بر من‌ گذشت‌

ماتم‌ تو بر سر کا گرد غم‌ تنها نریخت‌

بود توفانی‌ که‌ بر هر کوی‌ و هر برزن‌ گذشت‌

بر ندارم‌ دست‌ از دامان‌ حق‌ تا روز حشر

در عزایت‌ گرچه‌ سیل‌ اشکم‌ از دامن‌ گذشت‌

لحظه‌ای‌ از پا نیفتادن‌ ز تو آموختم‌

این‌ دو سال‌ درد و هجران‌ گر چه‌ مردافکن‌ گذشت‌

داغ‌ تو پایان‌ ندارد ای‌ فریبرز عزیز!

سهل‌ اگر بگذشت‌ بر مصداق لاتحزن‌ گذشت‌

محمّد مستقیمی - راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد