راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*327* شعر نو

*327* شعر نو

دامنم‌ را نگه‌ قوی‌ تو دریا می‌کرد

وقتی‌ از ساحل‌ بدرود تماشا می‌کرد

خانگی‌ بود دل‌ و وسوسه‌ی‌ کوچ‌ نداشت‌

ماکیان‌ را تب‌ قشلاق تو درنا می‌کرد

استوای‌ نگه‌ آن‌ ظهر پر از مهر مرا

افق‌ قطبی‌ چشمان‌ تو یلدا می‌کرد

رفت‌ ایّام‌ خوشی‌ها که‌ در آن‌ کودک‌ دل‌

توی‌ گهواره‌ی‌ دستان‌ تو لالا می‌کرد

نوترین‌ شعر من‌ از دفتر آغوش‌ تو بود

رودکی‌ را غزل‌ چشم‌ تو نیما می‌کرد

هر پگاهان‌ که‌ بر این‌ دامنه‌ می‌روییدی‌

آفرین‌ بود که‌ بر قد تو افرا می‌کرد

حیف‌! در چوچه‌ آغوش‌ تو گم‌ می‌کردم‌

آن‌ چه‌ را دل‌ به‌ ره‌ عشق‌ تو پیدا می‌کرد

محمّد مستقیمی راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد