*329* دفتر بهار
با تو تا کوی یار میآیم
تا بهشت قرار میآیم
با تو تا ابتدای وصل که هست
آخر انتظار میآیم
نونهالی اسیر پیچکها
ماندهام؛ کی به بار میآیم؟
دفترم گلشنی است در هر برگ
گفتهبودی بهار میآیم
گر برانب چو موجم از آغوش
با تو آخر کنار میآیم
محمّد مستقیمی – راهی