راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*387* نوروز

*387* نوروز

 

ریشه در آب‌های اساطیری

روییدم

بر دامنه‌ی «کوه خدا»

به ساحل «هامون»

در آن پگاه

که دختران سه‌گانه‌ی موعود

تن به آب زدند

و «سوشیانت»

برگ انجیرش را

به شاخه‌ی من آویخت

ریشه در آب‌های اساطیری

روییدم

در پگاهی که ریواس رویید

از مزار پدر

و تخم گذاشت

پوپک انسان

در معبد «آناهیتا»

بر قلّه‌ی «کوه خدا»

وقتی به چرا راندند

نخستین رمه را

با آواز نی‌لبک چوپان

در گوشه‌ی چراگاه «سلمک»

ریشه در آب‌های اساطیری

روییدم

در آن پگاه که خفت

ده ماهه زمستان

و پدر ایستاده بود

بر جنازه‌ی اهریمن

در جبهه‌ی سال

تا بحل کند

تردامنان را

و به جزیه بگیرد

در سایه‌سار شنبه‌هایم

عسلی‌دوزان را

و شکر هدیه کند

نوباوگان را

ریشه در آب‌های اساطیری

روییدم

در آن الست که شامش را

کعبه‌ی آتش افروخته بود

و آب پاشیدند به روی هم

«سوشیانت» و خواهران

گاهی که بشارت آورد سروش

آن پیامدار جام را

به انوشگی

تا برویند

ستون‌های غلّه و بنشن

به شگون فراوانی

ریشه در آب‌های اساطیری

روییدم

موزون

در نغمه‌ای مناسب «عشّاق»

همساز نغمه‌های مخالف

«زیرافکند» گام‌های «حجاز» و «عراق» و «ترک»

و انوشه ماندم

بر پیشانی سال

در هجوم سمومی سخت

سرسبز

زمستانشان باد!

ستون‌های غلّه و بنشن، مرا

به شگون قحطی، شما را

و فروردگانتان باد!

روزهای سبزم را

اگر به زمستان برید

تبرداران!

محمّد مستقیمی راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد