راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*402* نقابداران

*402* نقابداران

 

زبس به چهره‌ی هم در نقاب ساخته‌ایم

برای خویش در آیینه ناشناخته‌ایم

بهشت بود بشاراتمان به خلق جهان

جهنّمی شد و در آتشش گداخته‌ایم

به فرق عامه همان تیغ بی‌دریغ آمد

به روی دشمن موهوم هرچه آخته‌ایم

به پارس پارس گلویم به زخم هاری سوخت

ز توله‌ای که به خون جگر نواخته‌ایم

ز داو اوّل بازی که دستمان رو بود

ز برد خویش بلف می‌زدیم و باخته‌ایم

سپرده‌ایم جگرگوشه‌مان به دامن غیر

نماد مادر بی‌مهر مثل فاخته‌ایم

به جای هرزه که خودروست سبزه‌روی شدیم

کنون که پرچم جای علم فراخته‌ایم

دوباره سبز شدیم و دوباره مثل بهار

به دشت‌های زمستان ربوده تاخته‌ایم

محمّد مستقیمی راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد