*492* یادته
اون تابسّونای داغو یادته
عزیزم اون کوچه باغو یادته
کنج باغ و طبل گنجشک پرونی
گپ زدن با زبون بیزبونی
یادته بهوونهی مشق و کتاب
غروب و پرسه کنار جوی آب
تو کامیون بین راهو یادته
لاس زدنها با نگاهو یادته
کودکی و غال زنبور یادته
راسی اون هدیهی ایمور یادته
عشقمو با یک نگاه جواب دادی
یادته که دسته گل به آب دادی
سایهی صبح حیاطو یادته
زنگ لرزش صداتو یادته
با نگاه حرف زدنا رو یادته
التهاب بدنا رو یادته
یادته درد دلا تو نامهها
دل تپیدنهای زیر جامهها
خوابیدن رو پشت بومو یادته
راسشو بگو کدومو یادته
محمد مستقیمی – راهی