*501* عشق
عشق یعنی آره! یک «او» در «من» است
یک «من» و یک «او» به یک پیراهن است
عشق یعنی یک سفر با یک قطار
هر دو در یک کوپه با یک کوله بار
عشق یعنی یک سفر روی دو ریل
صرف یک بشقاب «رفتن» با دو میل
کوپهی مخصوص، مخصوص دو تن
کوپه خالی، تخت «او» در تخت «من»
گاه خفتن، گه نشستن «من» و «او»
گه به گه. پهلو به پهلو، رو به رو
گه توقف ایستگاه بین راه
روز و شب گاهی سپید و گه سیاه
گاه چشمانداز دشتی پر شکوه
گاه در وهم تونل در جان کوه
ایستگاه اوّلین در یک نگاه
صد تپش در ایستگاه بین راه
عشق یعنی آره! یک «او» در «من» است
یک «من» و یک «او» به یک پیراهن است
محمد مستقیمی – راهی