راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*300* بهنام‌ خوب‌

*300* بهنام‌ خوب‌

در سوگ پسرعمو علی قوام

دوش‌ دیدم‌ قوام‌ را در خواب‌

گفتمش‌ رفتن‌ تو بی‌جا بود

سر بشکسته‌ را گرفت‌ به‌ دست‌

گفت‌ بهنام‌ خوب‌ تنها بود

محمّد مستقیمی - راهی

*308* شش‌ بار خزان‌ گذشت‌

*308* شش‌ بار خزان‌ گذشت‌

(در سوگ‌ علی‌ قوام‌زاده از زبان خواهرم‌)

سالی‌ که‌ گذشت‌ یار غم‌ بودم‌

یک‌ دست‌ در اختیار غم‌ بودم‌

شش‌ بار خزان‌ گذشت‌ و بی بهنام‌

پژمرده‌تر از بهار غم‌ بودم‌

غم‌خوار من‌ آن‌ که‌ شام‌ هجران‌ را

با او همه‌ در کنار غم‌ بودم‌

این‌ عهد به‌ سر نبرد و تنها رفت‌

تنها شده‌ در دیار غم‌ بودم‌

            ویران‌ شدم‌ ای‌ غم‌! از تو صد فریاد!

            کاشانه‌ی‌ هستی‌ تو ویران‌ باد!

محمّد مستقیمی راهی