راهی (آثار راهی چوپانانی)
راهی (آثار راهی چوپانانی)

راهی (آثار راهی چوپانانی)

*101* آونگ‌ محراب‌

*101* آونگ‌ محراب‌

شیر خدا آن‌ مظهر فرهنگ‌ محراب‌

گاه‌ سحر با شوق کرد آهنگ‌ محراب‌

با خیزشی‌ بشتاب‌ آهنگ‌ خدا کرد

انگار در خود می‌کشیدش‌ چنگ‌ محراب‌

آرام‌ و بی‌پروا نماز شوق برداشت‌

لب‌ریز گشت‌ از وی‌ فضای‌ تنگ‌ محراب‌

بی‌تاب‌ از هنگام‌ تکبیر نخستین‌

بر سجده‌ می‌خواندش‌ صدای‌ زنگ‌ محراب‌

بر تارکش‌ گل‌بوسه‌ی‌ شمشیر گل‌ کرد

بوسید تا پیشانیش‌ را سنگ‌ محراب‌

تا تیغ‌ شد تاج‌ سر سالار توحید

خون‌ شد نگین‌ زینت‌ اورنگ‌ محراب‌

بوی‌ خدا پیچید در دهلیز مسجد

گلگون‌ شد از خون‌ خدایی‌ رنگ‌ محراب‌

«فزت‌ و رب‌الکعبه‌» را فریادخوان‌ شد

رسم‌ رجز برداشت‌ از هر جنگ‌ محراب‌

محراب‌ در موج‌ کرامت‌ لنگر انداخت‌

لب‌خند زد رخسار پرآژنگ‌ محراب‌

فریاد واباوای‌ از کرّوبیان‌ خاست‌

تا رفت‌ از محراب‌ فرّ و هنگ‌ محراب‌

بود از ازل‌ عشق‌ علی‌ محراب‌ دل‌ها

شد تا ابد نام‌ علی‌ آونگ‌ محراب‌

محمّد مستقیمی - راهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد